چقدر دوستت دارم می دانی ؟ نه همانطور که من نمی دانم تو برای من چه کارها کردی .سلامتی ات زیباییت و از همه مهمتر زندگی ات
را به پایم ریختی تا من پا بگیرم رشد کنم و در بی پایی عمرت عصای دستانت شوم .فروغ چشمانت را در شب های سخت بیماریم به من دادی تا چشمانم خاموش نشود .اما حالا چشمانت کو مادر؟ مادرم ای فراتر از صبر و مقاومت و ایثار کوه صبر و پایداری در مقابل تو خرد می شود .
ای مادر پاداش زحماتت با خدایت من فقط این را بگویم که تو را تنها برای نامت دوست می دارم ای مادر